baroot-kh22 On ۱۵ تیر ۱۳۸۹

18تير89 پيروزي 18تير78
در آستانه18نير، نگاهي داريم به آن چه گذشت نه مثل امروز در سهولت قيام و طلسم شكستگي ولايت بلكه در سخت ترين و ناجوانمردانه ترين روزهاي سازش و بند و بست با حاكميتي كه خاتمي را اساسا براي تغيير فضاي بينالمللي به نفع نظام و عليه مردم و خواست آزاديشان آورده بود. با ظاهر بزك شده به گفتگوي تمدنها و اصلاح طلبي قلابي. آن‌چه به آن پرداخته ايم تنها نگاهي است گوشه كوچكي از قيام قهرمانانه دانشجويان در 18تير سال 78 و آن چه خاتمي و دولتش از خيانت و سركوب كردند و اين كه ببينيم پيروز آن هماوردي كه بود؟ در واقع قيام تير 78 بهاي فريب خاتمي و دريدن پرده هاي حفظ نظام و روشن كردن حقايق توسط دانشجويان دلاوري بود كه تا بن استخوان به آزادي پاي بند بودند. در اين زمينه به‌نقل از يك گزارش محرمانه، كه از درون وزارت كشور در‌بارهٌ قيام 18تير به بيرون رسيد، اكتفا مي‌كنيم در اين گزارش وزارت كشور در رابطه با قيام تير 78چنين آمده است:

« ساعت 22/30 روز پنجشنبه، حدود 200دانشجو يك راهپيمايي اعتراضي به‌راه انداختند و تا چهار راه جلال آل احمد در خيابان اميرآباد رفتند و سپس به‌سَمت كوي بازگشتند. شبيه به‌اين راهپيمايي اعتراضي پيش از اين هم سابقه داشته و پديدهٌ جديدي نبوده است. شعارهايي هم كه در اين راهپيمايي عليه استبداد داده شد، تازگي نداشته است، امّا اين‌بار مسئولان جناح راست كه قصد داشتند از راههاي غيرقانوني با استفاده از نفوذشان در نيروي انتظامي از معترضان زهر چشم بگيرند، اين حركت دانشجويان را اعتراضي عليه تصويب طرح مطبوعات در مجلس دانستند و گفتند كه اين‌بار بايد اعتراض را در نطفه خفه كنيم، و الاّ گسترش مي‌يابد و كار از دستمان در مي‌رود. در اين صورت ممكن است ما را وادار كنند كه در شور دوّم، بسياري از جنبه‌هاي مهّم اين اصلاحيه (مطبوعات) را پس بگيريم. بنابراين، نبايد اجازه دهيم هيچ اعتراضي پابگيرد. در ميان دانشجويان شايع بود كه صاحب اين فكر و ابتكار، بازماندگان و طرفداران سعيد امامي در وزارت اطلاعات بوده‌اند كه در‌واقع از وابستگان به‌جناح راست هستند. اينها كه عوامل مشخصي نيز در مجلس دارند، با شنيدن خبر تظاهرات دانشجويان در كوي دانشگاه به‌سرعت دست به‌كار شدند و نيروهايي را كه مي‌توانستند به‌سرعت بسيج كردند. اينها توانستند با استفاده از نفوذ خود سه نيروي مختلف را آماده كنند و به‌محل كوي دانشگاه برسانند. نيروي اوّل، معروف به‌(انصارحزب‌الـله) به‌سرپرستي ده‌نمكي با استفاده ازتلفن موبيل به‌سرعت بسيج شدند و در حدود ساعت 24خودشان را به‌كوي رساندند. نيروي دوّم، گارد ويژهٌ ضدشورش به‌سرپرستي سرتيپ نقدي، سردار احمدي و علي ذوالقدر به‌سرعت به‌سَمت كوي دانشگاه رفتند و گروه سوّم، نيروي انتظامي از ناحيه تهران بزرگ بود كه به‌فرماندهي سردار نظري و به‌فرمان سرتيپ لطفيان راهي محل شدند. وقتي دانشجويان به‌كوي باز مي‌گشتند، در حوالي در ورودي با سنگ‌باران گروهي از انصار حزب‌اللـه مواجه شدند، امّا، از آن‌جا كه افراد اين گروه فشار هنوز در حال آمدن به‌محل بودند و تعدادشان در آن لحظه كم بود، دانشجويان پس از درگيري مختصري توانستند از آنها عبور كنند و وارد كوي شوند. همهٌ نيروهاي بسيج شده وقتي به‌محل رسيدند كه دانشجويان در خواب بودند. آنها به‌سرعت وارد كوي شدند و به‌شكل وحشيانه به‌دانشجويان در حال خواب يا بيداري حمله كردند و به‌هيچ‌كس رحم نكردند. حتّي دانشجوياني را كه در مسجد بودند، همان‌جا مجروح و مصدوم كردند، به‌طوري كه آثار خون روي ديوار مسجد و اتاقها، راه پله‌ها و‌… قابل مشاهده بود. دانشجويان مي‌گويند كه پس از حدود يك ساعت، بيش از 500دانشجوي زخمي روي زمين افتاده بود و از هر سويي صداي ناله به‌گوش مي‌رسيد، امّا، كسي جرأت نمي‌كرد به‌آنها كمكي بكند. تنها وقتي مهاجمان از كوي خارج شدند، دانشجويان توانستند مجروحان را به‌بيمارستان برسانند. دانشجويان مي‌گويند وقتي هوا روشن شد، كوي مانند صحنهٌ جنگ بود. همهٌ وسائل درهم شكسته و همه‌جا خون‌آلود بود. دانشجويان خونشان به‌جوش آمده بود. گروه زيادي از آنها با مچ‌بندها و بازوبندهاي سياه در محوطه كوي تجمّع كردند و هيچ‌كس نمي‌توانست آنها را ساكت كند يا تحت كنترل قرار دهد…پيش از اين‌كه ماجرا اوج بگيرد، تعدادي از مقامهاي و شخصيتهاي مملكتي به‌محل رفتند تا ضمن همدردي با دانشجويان از آنها بخواهند كه آرامش خودشان را حفظ كنند، امّا دانشجويان همهٌ آنها را از خود راندند. فائزه هاشمي را هو كردند و عليه هاشمي رفسنجاني شعاردادند. حتّي به‌ وزير(لاري، وزير كشور) توهين كردند و به‌سوي خود ايشان و اتومبيلشان سنگ پراندند و موارد ديگري پيش آوردند كه توهين به‌كل روحانيت بود و از ذكر آنها خودداري مي‌شود. آقاي غفوري‌فرد را هم آن‌چنان هو كردند كه نتوانست به‌آنها نزديك شود…آن چنان جوّي ايجاد شده بود كه هيچ‌كس جرأت ايستادن جلو آنها را نداشت، حتّي ديگر از گروه فشار هم خبري نبود. شعارها نشان مي‌داد كه كار از كار گذشته و ديگر كاري از كسي ساخته نيست. آنها فرياد مي‌زدند: "مي‌كشم، مي‌كشم، آن‌كه برادرم كشت"، "انصار جنايت مي‌كند، رهبر حمايت مي‌كند"، "مرگ بر‌لطفيان"، "خامنه‌اي حيا كن، رهبري را رها كن"، "ساواك اسمش عوض شده، انصار حزب‌الـله شده"، "علي فلاحيان، سردسته جانيان، اعدام بايد گردد". آخرين كسي كه مي‌خواست اقدامي بكند، امّا نتوانست به‌دانشجويان نزديك شود، حجت الاسلام ابوترابي، نمايندهٌ رهبري در دانشگاه، بود. دانشجويان به‌يكديگر مي‌گفتند، اين اقدام، انتقام‌جويي طرفداران سعيد امامي در وزارت اطلاعات بوده كه به‌اين ترتيب انتقام كشته شدن او را از دانشجويان گرفته‌اند. به‌همين دليل، ما هم بايد انتقام خودمان را از حاميان آنها در رأس حكومت بگيريم. آنها از مقام رهبري به‌عنوان حامي اصلي حمله كنندگان و سعيد امامي نام مي‌برند… ساعت11 صبح چند ماشين وانت تويوتا كه روي يكي از آنها دوشكا نصب شده بود، همراه با چند اتوبوس نيروي ضدشورش به‌سَمت كوي دانشگاه رفت، امّا، دانشجويان كه حالا مردم را هم در كنار خودشان داشتند، در مقابل آنها ايستادند. همه چيز نشان مي‌داد كه جريان مانند ماشين بدون ترمزي كه در سرازيري افتاده باشد، به‌سَمت يك فاجعه بزرگ به‌پيش مي‌رود». اين گزارش و دهها گزارش ديگر و زارت كشور به ‌دست خاتمي و وزير كشور او رسيده بود، ولي، خاتمي به‌جاي اين‌كه طرف دانشجويان مظلوم را بگيرد كه مورد حمله واقع شدند، قبل از ولي‌فقيه رژيم دستور سركوب دانشجويان و مردمي را داد كه از دانشجويان حمايت مي‌كردند. به‌اعتراف وزير فرهنگ و آموزش عالي خاتمي، «فاجعه در تبريز نيز عميق‌تر از كوي دانشگاه تهران بود، ولي تحت‌الشعاع آشوبهاي بعدي قرار گرفت». همين وزير در بخش ديگري از سخنانش به‌جنايتهاي رژيم در كوي دانشگاه تهران اعتراف كرده و مي‌گويد:«در جريان وقايع كوي دانشگاه تهران دو نفر كشته شدند، حدود 2000نفر كتك خوردند، صدها نفر مجروح شدند، خرابيهاي بسيار به‌بار آمد و اموال دانشجويان به‌غارت رفت…» دو روز پس از اين حمله‌هاي مغول‌وار، به‌دستور وزير كشور خاتمي، نيروهاي سركوبگر رژيم به‌روي يك صدهزار تظاهر‌كننده آتش گشودند و خود خاتمي در روز 22تير 78 دستور سركوب دانشجويان و تظاهركنندگان را داد و با بيان اين‌كه بايد در مقابل آنها ايستاد و ما هم مي‌ايستيم، گفت: «اين حادثه كه در پنجشنبه شب رخ داد، از يكي دو روز بعد از آن، يك جريان انحرافي در آن پيدا شد و به‌نظر من اين جريان انحرافي خير اين كشور را نمي‌خواهد. منظورش لطمه‌زدن به‌اصل نظام است‌… من مطمئن هستم كه اينها سوءنيّت دارند و قصدشان ايجاد خشونت در جامعه است و بايد در مقابل آنها ايستاد و ما هم مي‌ايستيم». خاتمي سپس ادامه داد كه: «تقاضاي من از ملّت شريف اين است كه هر‌چه بيشتر اطراف اين جريانات منحرف را خالي بكنند تا برخورد ما با آنها راحت‌تر صورت بگيرد، دستگيريهايي كه بايد انجام بشود‌… همه بكوشيم اين جريان زشتي كه وجود دارد، به‌شدّت محكوم بكنيم و تسهيل بكنيم برخوردهاي قانوني كه دولت، نظام و دستگاههاي مسئول امنيّت بر‌عهده دارند». خاتمي در پاسخ به‌اين سؤال كه «خداي ناكرده اگر اين اخلالها ادامه پيدا بكند، جنابعالي بفرماييد به‌عنوان رئيس شورايعالي امنيّت چگونه با آنها برخورد خواهد شد؟» مي‌گويد: «روشهاي خاصّي وجود دارد براي برخورد با اين اغتشاشات شهري‌…» حرفهاي خاتمي دربارهٌ تظاهرات دانشجويان و شدّت‌عمل رژيم به‌خوبي گوياي وحشتي است كه سرتا پاي حكومت را فراگرفته بود و نيازي به‌توضيح و تفسير بيشتري ندارد. به‌دنبال تصميم خاتمي و شورايعالي امنيّت رژيم مبني بر‌سركوب شديد تظاهركنندگان و دستور خامنه‌اي به‌نيروهاي رژيم دربارهٌ اين‌كه هر كجا لازم مي‌بينند «دشمنان را مرعوب و منكوب سازند»، حسن روحاني، دبير شورايعالي امنيّت رژيم و معاون خاتمي در اين ارگان، گفت: «ديروز غروب دستور قاطع داده شد، هرگونه حركت، هر كجا كه باشد، با شدّت و قاطعيّت سركوب خواهد شد». وي اعلام كرد كه در روزهاي آينده دانشجويان و مردمي كه در تظاهرات اخير دستگير شده‌اند، محاكمهٌ و «به‌عنوان محارب و مفسد مورد مجازات (اعدام) قرار خواهند گرفت» تا «برخورد قاطع براي ديگران درس عبرت باشد». روحاني تصريح كرد در سركوب تظاهركنندگان هيچ اختلاف نظري بين خامنه‌اي و خاتمي وجود نداشته و «خوشبختانه همهٌ اركان نظام، همهٌ مسئولان، همهٌ قوا، بدون هيچ‌گونه اختلاف نظر نسبت به‌اين عناصر فرصت‌طلب اتّفاق‌نظر دارند» و قوّه قضاييه در روزهاي آينده به‌وظيفهٌ قانوني و شرعي خود به‌خوبي عمل خواهد كرد. خاتمي حتّي از اين هم فراتر رفت و در يك سخنراني كه دو هفته بعد در همدان داشت، در دفاع از مهاجمان به‌كوي دانشگاه تهران (نيروي انتظامي و انصارحزب‌الـلّه) گفت: «خشونتگران دلسوز هم هستند، قصد خدمت هم دارند، منتهي اشتباه مي‌كنند‌… اين حادثه سبب نشود كه ما اهانتي بكنيم و تضعيف بكنيم نيروي فداكار و عزيز انتظامي‌مان را كه در سراسر كشور در مرزها، در شهرها، در روستاها، در جاده‌ها، حافظ امنيّت و حافظ نظم و انتظام در كشور ماست. اين حادثهٌ زشت و نفرت‌آوري كه لطمه بود به‌امنيّت ملّي و‌… اهانت به‌نظام و ارزشهاي آن و مقام رهبري، يك حركت كور و يك بلوا و يك شورش وآشوب و يك حركت ضدامنيّتي با شعارهاي منحرف كننده‌… در واقع، شورشي كه شد نه تنها يك عمل ضدامنيّتي و ضدآرامش و يك عمل اغتشاش‌آميز بود، يك اعلام جنگ با رئيس‌جمهور و با شعارهاي رئيس‌جمهور هم بود‌…» به‌دنبال اين موضعگيريهاي چندش‌آور خاتمي، روزنامهٌ هُلندي الخمين‌داخ بلاد، مورّخ 7مرداد 78 نوشت: «اگر هنوز ترديدي وجود داشت بر‌روي اصلاح پذيري خاتمي، ديروز خود خاتمي اين ترديد را از ميان برد و در يك سخنراني در همدان اعلام كرد كه تظاهرات دانشجويان يك اعلام جنگ عليه برنامه‌هاي خود خاتمي و توهيني به‌سيستم نظام بوده است. او هم‌چنين اضافه كرد كه خود و دولتش را مأمور اجراي نظرات شخص بالاتر كه همان رهبر مذهبي، خامنه‌اي است، مي‌داند. خاتمي به‌دانشجويان پشت كرد. او قمار نمي‌كند و با اين حال مي‌بازد‌…» در 21آذر، در نخستين مراسم 16آذر كه بعد از حمله به‌كوي دانشگاه، در دانشگاه علم و صنعت برپاشد و خاتمي در آن سخنراني كرد، كه از تلويزيون هم پخش شد، وي هيچ حرف تازه‌يي در محكوميّت حمله به‌كوي دانشگاه نزد و پيشاپيش قربانيان اين حمله، يعني دانشجويان، را در مسند مُجرم نشاند و گفت: «مهّم اين است كه قانون اجرا شود و اگر كسي چه دانشجو و چه غيردانشجو مُجرم بود، مطابق قانون با او برخورد شود». رسوايي موضعگيريهاي خاتمي به‌حدّي بود كه گزارشگر بخش فارسي بي. بي. سي، (صادق صبا) به‌رغم تكرار تلاشهاي شناخته‌شده‌اش براي بازارگرمي در مورد اصلاح‌طلبي خاتمي و طرفداري دانشجويان از او، نتوانست «عقب‌نشيني» آشكار خاتمي و «يأس و سرخوردگي» طرفدارانش را ناديده بگيرد و حتّي اذعان كرد كه مدّعيان كذايي اصلاح‌طلبي اكنون به‌وضوح از روي آوردن هر‌چه بيشتر دانشجويان «به راههاي ديگر» نگرانند و خاتمي در «موقعيّت دشواري» قرار گرفته است. بي‌جهت نبود كه ولايتي، مشاور امور بين‌الملل خامنه‌اي در روز 7شهريور 78 در يك مصاحبهٌ تلويزيوني كه به‌بررسي تظاهرات دانشجويان، به‌دنبال فاجعهٌ كوي دانشگاه تهران، اختصاص داشت، گفت: «ابراز رضايت خامنه‌اي از رياست‌جمهوري و از كاري كه ايشان در طي اين مدّت كردند (در طول تظاهرات دانشجويان)، خود در حقيقت يك تودهني بود به‌آن كساني كه در خارج كشور در رابطه با وجود تفرقه در ايران تبليغ مي‌كنند‌…» ايستادگي و تهور دانشجويان و مردم به پا خاسته افكار عمومي جهان را عليه نظام و رئيس جمهور به اصطلاح اصلاح طلب چنان برانگيخت كه همه از دفن سياسي خاتمي سخن گفتند :
ـ‌ بي.بي.سي.(جهاني): شورشهاي خياباني اين چند روز براي خاتمي يك فاجعه بوده است
ـ‌ تلويزيون الجزيره: تحليگران عقيده دارند كه خاتمي بعد از موضع اخيرش بازندهٌ اين ماجرا خواهد بود
ـ‌ لوموند (فرانسه): خاتمي در معرض اين خطر است كه دير يا زود به‌وسيلهٌ بي‌صبري مردم با تهاجم مخالفانش جارو شود
ـ‌ خبرگزاري فرانسه: دانشجويي كه سخنش پژواك احساس خشم بسياري ديگر از كساني بود كه دست به‌تظاهرات زده بودند، گفت: اكنون مي‌توانيم بگوييم كه خاتمي نيز آخوندي مانند ساير آخوندهاست
ـ‌ تلويزيون كانال2 سوئد:‌تظاهركنندگان خواستار اين هستند كه هم خامنه‌اي، و هم خاتمي از قدرت به‌زير كشيده شوند
بله. خاتمي آمده بود تا قوتي باشد براي نظام و مانعي باشد براي اوج گرفتن قيام آزاديخواهانهيي كه مي خواست حاكميتي را جارو كند كه از اساس با آزادي دشمن است و ضديت دارد ولي 18تير 78 او را به زمين زد و خودش قوتي شد براي زانوي قيامي كه در خرداد88شعله كشيد و هرگز خاموشي نگرفت. اين پيروزي در حالي بود كه در آن سال نه فضاي احيا كننده قيام بود و نه جهان به حمايت از مردم ايران و قيامشان برخاسته بود و نه نظام در محاصره انواع تحريمهاي بينالمللي بود و نه زندانها قهرمانيهاي امروز را از خودشان نشان داده بودند و مهمتر از همه قيامي طلسم ولايت را نشكسته بود، و مماشاتگران شرق و غرب عالم هم علنا به همياري و همراهي نظام كمر بسته بودند.
حالا در تير 89هستيم با قيامي كه كمر نظام را خم كرده. باقيامي كه ابرقدرت يك دنيا را با ايستادگي يك ساله مجبور كرده به حرفش و به خواسته اش گوش كند و براي اولين بار موضوع نقض حقوق بشر را به ارگانهاي بينالمللي بكشد.
با قيامي كه جهان را بر سر تحريمهاي سخت و بخصوص تحريم بنزين كه نظام را به زانو در خواهد آورد متحد كرده و هر روز كه مي گذرد طناب را به دور گردنش سخت تر مي كند
ريزش در درون سپاه پاسداران باعث شده كه حاكميت مجبور به تعويض مستمر سران و دست اندركاران آن شده و درگيري و جنگ قدرت مرگ آور در درون باند خود ولي فقيه يعني بين لاريجاني و احمدي نژاد باعث از هم گسيختگي مرگ آور نظام گرديده. پا پس كشيدن موسوي و كروبي علامت پيروزي قيامي است كه جز به آزادي چشم ندوخته و هيچ آلودگي به حاكميت و كوتاه آمدن را نمي پذيرد. به اين نيروي عظيم و اين سرمايه براي پيروزي تكيه مي كنيم و 18تير را برسر حاكميت و نيروهاي ترسان و ازهم گسيخته سركوبش خراب ميكنيم. وحشت نظام هيچ چيز جز تاثيرات قدرتمند قيام يك ساله نيست. باشعله ور كردن 18تير به دنيا بگوييم كه اين نظام بايد برود و از آزادي كوتاه نمي آييم. پيروزي بيش از هميشه در انتظار ايستادگي و تهاجم ماست.

1 نظرات:

gaberialfahrbach گفت...

BetMGM Promo Code - $1,000 in Risk-Free Bet! - JTM Hub
› jtm › 계룡 출장마사지 promo › jtm › promo Promotions and Offers. BetMGM Sportsbook App Promo Code 양산 출장마사지 2021. The $1,000 bonus must be redeemed 서울특별 출장안마 once in a few 오산 출장마사지 minutes, no matter how long 전주 출장안마

ارسال یک نظر